دیدگاه: اقدامات بانک مرکزی در ساماندهی نظام بانکی در سال 94 پس از تشکیل صندوق ضمانت سپرده ها آهنگی پرشتاب گرفته است. اگر چه اقدام به رتبه بندی بانک ها توسط بانک مرکزی در راستای اعمال در سیاست های نظارتی توجیه پیدا می کند ولی تجربه نشان داده است که با رد شدن مقام ناظر از مرز نظارت و ورود به کارزار اجرا و تصدی گری حتی در سطح خدمات حرفه ای موجب انحراف از استقرار نهادهای حرفه ای مستقل و شخص ثالث شده است.
نمونه هایی از این دست زیاد است، یک سازمان هایی ایجاد می کنیم با اهداف که عمر مشخصی دارند ولی تا ابد به حیات ادامه می دهند و نمی گذارند نهادهای حرفه ای جایگزین انها شوند؛ بخش خصوصی را به کنار می رانند.امیدواریم تا پایان عمر اقتصادی دولت یازدهم بحث رتبه بندی نهادهای مالی وناشران بورسی و فرابورسی توسط موسسات رتبه بندی مستقل جایگاه درخور خود را بیابد.
در ادامه مصاحبه ای از اقای دکتر فاطمی با تجارت فردا را مرتبط با این بحث قرار داده ام. معیارهای اشاره شده توسط ایشان را به دقت دنبال کنید. برای بازار سرمایه هم خبر خوبی است. بانک هایی که در پرتفوی داریم با این گزارش های حسابرسی تمیز و بدون شناسایی سودهای کاغذی وجه التزام با پرتفوی اعتباری خرد قطعا رتبه عالی کسب خواهد کرد. البته در کاهش نرخ سپرده قانونی هم یک سیگنال رتبه ای صادر شد.
مقاله خود بنده با عنوان تسهیل تمهیدات نقدینگی بانک ها را اگر خوانده باشید، لزوم رتبه بندی را و ارتباط ان با اقدامات نظارتی را در انجا پرداخته ام.
—–
فرشاد فاطمی: رتبهبندی بانکها هم سخت است و هم آسان
سه گام برای رتبهبندی بانکها
مسوولان اقتصادی قصد دارند اقدامات اصلاحی در بازار پول انجام دهند. یکی از مهمترین گامها در این مسیر بحث رتبهبندی بانکهاست. فرشاد فاطمی معتقد است فرآیند رتبهبندی بانکها باید در سه مرحله «صحتسنجی دادهها»، «انتخاب متدولوژی و شفافسازی برای بانکها» و در نهایت «اعلام نتایج متناسب با متدولوژیها اعلام و اعمال (Enforce) آنها» صورت گیرد. مدیر گروه اقتصاد دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف تاکید میکند این فرآیند در مسیر طراحی رویهها ساده است، اما در زمان اجرا پیچیدگی خاص خود را دارد. به گفته او، شاخصهای رتبهبندی باید با استفاده از تابع هدف بانک مرکزی تعیین شود.
■■■
شنیدهها حاکی از آن است که بانک مرکزی قصد دارد برای نخستین بار رتبهبندی بانکها را انجام دهد، حال آنکه در بسیاری از کشورها این رتبهبندی توسط موسسههای معتبر مستقل صورت میگیرد، در کشور ما این فرآیند باید چگونه صورت گیرد؟
این رتبهبندی برای اولین بار توسط بانک مرکزی صورت میگیرد تا منشأ سیاستگذاری در آینده شود. با توجه به آنکه بانک مرکزی قصد دارد رتبهبندی را برای سیاستگذاری انجام دهد، مناسبتر است در مقطع کنونی خود متولی رتبهبندی باشد تا بتواند نیاز خود را پاسخ دهد. در دنیا نیز معمولاً رویه به این شکل است که بانکهای مرکزی رتبهبندی خود را برای اهداف نظارتی به موسسههای اعتبارسنجی بیرونی منتقل نمیکنند. البته این امر امکانپذیر است و میتوان در بلندمدت تمام یا بخشی از کار را به نهادهای بیرونی واگذار کرد. در اینجا لازم به ذکر است که در کشورهای پیشرفته موسسات مستقلی نیز وجود دارند که وضعیت سلامت و ریسک بانکها و شرکتها را به سفارش خود این موسسات یا مشتریانشان انجام میدهند.
از نظر شما در شرایط کنونی، در بانک مرکزی زیرساختی وجود دارد که این رتبهبندی را انجام دهد؟ بانک مرکزی چه الزاماتی را باید در این خصوص در نظر بگیرد؟
بر اساس اطلاعاتی که دارم، بانک مرکزی به صورت مستمر و از سالهای قبل در این زمینه اقداماتی را انجام داده است و به سبب یکی از مسوولیتهای ذاتی خود نمیتوانسته نسبت به رفتارها و سلامت بانکها و موسسات اعتباری بیتفاوت باشد. زیرساختهایی نیز در بانک مرکزی وجود دارد که میتوان از آن بهره جست. در خصوص پیشنیازها باید گفت بانک مرکزی برای استفاده عملیاتی از نظام رتبهبندی، لازم است سه پیشنیاز را در نظر گیرد. نکته اول این است که از صحت و بهنگام بودن اطلاعات مطمئن شود. نکته دوم این است که مکانیسمی را که میخواهد بر اساس آن رتبهبندی کند به صورت شفاف و مشخص برای بانکها و موسسات اعلام کند. نکته سوم این است که مشخص شود این ارزیابی با چه هدفی صورت میگیرد و عملاً متدولوژی مورد استفاده، چه نتایجی برای نهاد ناظر بانکی دارد. به عنوان مثال میتوان عنوان کرد اگر رتبه اعتباری بانکی از درجهای بدتر شد، بانک مرکزی میتواند این بانک را در بدترین حالت لغو مجوز کند. یا اگر بانکی برای سه سال متوالی در رتبه نامناسبی قرار گرفت، بانک مرکزی میتواند مدیریت آن را برای شش ماه تا یک سال بر عهده گیرد. یا اینکه به برخی بانکها اجازه سپردهگیری ندهد و برای تسهیلاتدهی شرایط خاصی اعمال کند. باید تاکید کنم که این کار، فرآیند «ساده» و درعین حال «پیچیدهای» است. از این نظر که طراحی کل رویهها (Procedure) آسان است و به دانش آکادمیک بالایی نیاز ندارد. اما در زمان اجرا پیچیدگی خاص خود را دارد. این فرآیند همانطور که عنوان شد شامل انجام سه مرحله «صحتسنجی دادهها»، «انتخاب متدولوژی و شفافسازی روش برای بانکها» و در نهایت «اعلام نتایج و اعمال (Enforce) آنها» است. بانک مرکزی اگر قدرت اعمال را نداشته باشد، تمام گامهای قبلی، راه بیهودهای است که طی کرده است.
یکی از موضوعات مورد بحث این است که با توجه به ابزار کنونی بانک مرکزی ما در این مسیر باید از چه شاخصها و چه متدولوژیهایی استفاده کنیم؟
در نظامهای رتبهبندیهای دنیا، متدولوژیهای متفاوتی وجود دارد و بانک مرکزی میتواند راهحل مورد نظر خود را برگزیند… به عنوان مثال یکی از متدلوژیها مشهور به Camels است. حجم زیادی مطالب در مورد این نظام رتبهبندی وجود دارد. در این روش، بانکها و موسسات را بر اساس شش معیار کفایت سرمایه (Capital adequacy)، کیفیت دارایی(Asset quality)، قابلیت مدیریت (Management Capability)، سودآوری (Earnings)، نقدینگی (Liquidity) و حساسیت به ریسک بازار (Sensitivity) رتبهبندی میکنند. در زیر هر یک از این شش معیار شاخصهایی در نظر گرفته میشود و با این موسسه رتبهبندی بانکها را بر اساس شاخصهای سلامت انجام میدهد. با این موارد و با توجه به هدفی که رتبهبندی بر آن اساس انجام میشود، عملاً میتوان به رتبهبندی بانکها پرداخت. به عنوان مثال بانک مرکزی در این مورد میتواند با توجه به هدفگذاری خود اهمیت کمتری را برای شاخص سودآوری قائل شود و یک کف حداقلی برای آن لحاظ کند، زیرا این موضوع بیشتر دغدغه سهامداران است. همچنین امکان دارد بانک مرکزی عنوان کند برای من شفافیت اهمیت ویژهای دارد و جزو شاخصهای مورد استفاده لحاظ میشود. به همین دلیل شاخصهای مورد استفاده در مدل رتبهبندی بانک مرکزی، باید به دقت تعریف شوند و در مورد آنها شفافسازی صورت گیرد.
آیا واقعاً نیاز است که در گام نخست رتبهبندی، اهمیت هر یک از شاخصها به شکل دقیق مشخص شود؟
بله، من تاکید میکنم در بحث رتبهبندی باید تمام مسیر روشن و شفاف باشد، اینطور نیست که بگوییم میتوانیم رتبهبندی بانکها را بدون داشتن نگرش دقیق انجام دهیم و باید برنامه بانک مرکزی برای این کار از ابتدا مشخص شود.
در حال حاضر وضعیت برخی از بانکها از نظر شاخصهای سلامت مناسب نیست، آیا رتبهبندی و اعلام عمومی آن باعث نمیشود که وضعیت بانکها بدتر از گذشته شود؟
بانک مرکزی فرآیند رتبهبندی و نحوه استفاده از نتایج آن را بر اساس ملاحظات خود شکل خواهد داد. مثلاً شاخصها و سطح بحرانی آنها را به تناسب وضعیت حاضر تعریف کند. اما نمیتوان از ترس اینکه وضعیت یک بانک با رتبهبندی تغییر کند، دور رتبهبندی را خط کشید. بانک مرکزی باید در مواقعی تصمیم سختتر را بگیرد و مسائل یکسری بانکها را روشن کند، تا از بروز مشکلات بزرگتر در بازار پول جلوگیری کند.
به نظر میرسد که در کنار رتبهبندی بانکها، باید برخی از اقدامات دیگر مانند بیمه کردن سپردهها یا قانون ورشکستگی بانکها را در دستور کار قرار داد، جایگاه این اقدامات به عنوان گام تکمیلی رتبهبندی چیست؟
اگر اصلاح نظام بانکی را یک پکیج کامل در نظر بگیریم رتبهبندی میتواند قدم اول در این مسیر باشد. به بیان دقیق در هر اصلاح نظام بانکی؛ لاجرم قدم اول رتبهبندی بانکهاست. به همین دلیل این رتبهبندی یک «باید» است که در قدم اول صورت میگیرد. اگر بخواهم با یک مثال این موضوع را شرح دهم، رتبهبندی به این معنی است که شما از ماشین خود اطلاعات دارید، آن را چک کردید و آماده سفر است. اما اینکه مقصد بعدی کجاست، مساله دیگری است که باید جداگانه مورد بحث قرار گیرد. به همین دلیل، اینکه چگونه میخواهید نظام پولی را اصلاح کنید، گام بعدی است. البته این اثر متقابل است. شما اگر مقصد را کرج در نظر بگیرید به یک نوع چک کردن نیاز دارید و برای مقصد مشهد به یک نوع دیگر. اگر در مرحله نخست این گام محکم برداشته شود، سایر اصلاحات، روند بهتری به خود میگیرد.